فقط مردان مجرد بخوانند

مردان مجرد رفتارهای پرخطر بیشتری دارند...

 

 

بررسی های متعدد نشان می دهند که مردان متاهل به ویژه در دهه 50، 60 و 70 زندگی خود از سلامتی بیشتری برخوردارند و میزان مرگ و میر آنها نسبت به مردانی که هرگز ازدواج نکرده اند، جدا شده و یا همسران آنان فوت کرده اند، کمتر است.

ادامه مطلب...



موضوعات مرتبط: روانشناسی ، خانواده وازدواج ، ،

برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ سه شنبه 30 مهر 1392برچسب:مردان مجرد/خطر مرگ/, ] [ 11:54 ] [ mohamad ]
[ ]

طرز شناخت همسر آینده

 


طرز شناخت همسر آینده

 

این سوالی است که خیلی از کسانی که در آستانه ازدواج قرار دارند از روان شناس یا مشاور پیش از ازدواج خود می پرسند. این که همسر شما چه شخصیتی دارد یکی از مهم ترین سوال هایی است که باید به آن جواب دهید.این که طرف مقابل ما درچه خانواده ای تربیت شده است ازجمله مواردی است که حتماً باید قبل از ازدواج معلوم شود.
 
 توجه به نوع برخورد پدر و مادر همسرتان با یکدیگر، همچنین برخورد آنان با فرزندان شان ( به خصوص همسر آینده تان ) اطلاعات زیادی به شما می دهد.البته معمولاً خانواده ها از خودشان ویترین ارائه می دهند، اما به تدریج و با زیرکی می توانید شیوه های ارتباطی خانواده همسرتان را کشف کنید.معمولاً از دو طریق می توان این کار را انجام داد. یا با توجه به مرزهای خانوادگی یا با توجه به سبک فرزندپروری. که در این شماره شناخت انواع مرز های خانوادگی را مورد بررسی قرار می دهیم. توجه داشته باشید که اگر نوع مرز بندی خانواده ای که شما در آن بزرگ شده اید با مرز بندی خانواده همسر آینده تان متفاوت باشد احتمالا در زندگی مشترک دچار مشکل خواهید شد.
 
۱ – مرزهای درون خانواده
هر خانواده ای برای خودش مرز بندی مخصوصی دارد. هر خانواده ای از دو زیرمجموعه والدین و بچه ها هم تشکیل شده است.این خانواده در یک قرارداد نانوشته توافق کرده اند هر کسی چه وظیفه ای در قبال خودش و خانواده اش دارد، چه آزادی هایی و چه محدودیت هایی دارد.توجه به مرزهایی که بین افراد وجود دارد، می تواند تربیت خانوادگی همسر آینده تان را نشان دهد.
 
الف) مرزهای درهم تنیده
این خانواده ها در بین روان شناسان خانواده به « خانواده با درهای باز » مشهور هستند. در این خانواده ها همه چی شلم شورباست. بی قانونی مطلق، ملغمه ای که در آن هیچ کسی شکل خودش را پیدا نکرده است. همه به شدت به هم وابسته اند، مشق های بچه کوچک را بیشتر وقت ها بچه بزرگ می نویسد، جای مشخصی برای خواب پدر و مادر در نظر گرفته نشده است، یا اگر در نظر گرفته شده باشد کاربری های دیگری هم مثل محل بازی و احتمالاً خواب بچه ها را نیز پیدا کرده است. همه لباس همدیگر را می پوشند، دست همه در جیب همدیگر است و شماره رمز کارت بانک پدر را همه دارند.این خانواده ها باعث فلج روانی بچه ها می شوند و باعث می شوند بچه ها هیچ وقت کاملاً مستقل شدن را یاد نگیرند. بچه های این خانواده همیشه بچه و وابسته نگاه داشته می شوند و مهارت های ارتباط درست و بااحترام به حریم شخصی دیگران، هیچ وقت در این خانواده ها یاد گرفته نمی شود.
 
ب – مرزهای خشک و بی انعطاف ( مرزهای بسته)
این یکی دقیقاً برعکس اولی است. در خانواده هایی که مرزبندی داخلی شان خشک است شاید بیشتر با یک پادگان نظامی روبه رو هستیم. هر کس کار خودش را انجام می دهد. هیچ کس به هیچ کس کمک نمی کند؛ حتی اگر واقعاً عضو خانواده درمانده باشد. هیچ کس هیچ کس را تشویق نمی کند و هیچ کس دلش برای کسی نمی سوزد.در این خانواده ها وظیفه هر کس خیلی خشک مشخص شده است.مثلاً پدر در هر حال باید پول دربیاورد، مادر هر روز غذا بپزد، پسر هر روز به مدرسه برود و در یک ساعت مشخص برگردد. دختر به دانشگاه برود و… این خانواده ها از نظر قدرت به یک پادگان نظامی و از لحاظ عاطفه به یک مجمع الجزایر خانواده نام شبیه هستند.بچه هایی که در این خانواده ها پرورش می یابند، عزت نفس پایینی دارند و برای شروع رابطه صمیمانه با دیگران به شدت مشکل خواهند داشت.
 
ج – مرزهای منعطف

خیلی از خانواده ها مرزهای شان نه کاملا در هم تنیده است و نه کاملا خشک است. خانواده هایی که مرزهای منعطف دارند در درجه اول مرزهای شان را مشخص کرده اند. یعنی خیلی واضح و روشن، هرکس وظیفه خودش را می داند، کسی ابهام ندارد که چه کاره است. مادر خانه می داند خرید تا کجای کار با اوست و از کجا آن طرف تر با پدر خانواده. در شرایط معمول کسی سلیقه خودش را به دیگری اعمال نمی کند و کسی لباس دیگری را نمی پوشد. خلاصه این که هر کسی حریم خودش را درست و حسابی می شناسد و برای حریم دیگر اعضا هم احترام قائل است. همه اینها یک «اما» دارد. در خانواده های سالم، در شرایط ضروری این مرزها و وظیفه ها قابل تغییرند. مثلاً اگر در این خانواده وظیفه پسرها بعد از اتمام تحصیلات، استقلال مالی تعریف شده بود، پدر در عین احترام به این قانون می تواند یک سرمایه مالی هم برای شروع کار پسر در نظر بگیرد. در این خانواده ها مرزها با یک منطق خانوادگی تعیین شده اند. اما عاطفه می تواند این مرزها را جابه جا کند



موضوعات مرتبط: خانواده وازدواج ، ،

برچسب‌ها:
[ شنبه 23 دی 1391برچسب:طرز شناخت همسر آینده, ] [ 13:48 ] [ mohamad ]
[ ]

با چه مردی خوشبخت تر خواهید بود؟!

  قرار است یک عمر با او زیر یک سقف زندگی کنید. صاحب فرزند شوید و در کنارش با جوانی‌تان خداحافظی کنید. اما معمولا آنچه دلیل انتخاب‌تان می‌شود، چنین تصویری نیست. شاید شما به دنبال انتخابی هستید که همه را شگفت‌زده کند؛ انتخاب شایسته‌ای که ارزش شما را در ذهن دیگران بیشتر کند و مهم‌تر اینکه زندگی بی‌دغدغه و آرامی را برایتان به همراه بیاورد. خب... بهتر است کمی دید‌تان را باز‌تر کنید و چند قدم آن‌طرف‌تر را هم ببینید. 


 

شما علاوه بر این موضوعات به چیزهای دیگری هم برای خوشبختی نیاز دارید. باید بدانید که مرد زندگی‌تان چطور روزهایش را می‌گذراند، در حرفه‌اش چه می‌گذرد و چه برنامه‌ای برای آینده دارد. باید بتوانید واکنش‌هایش را در مهمانی‌هایی که قرار است در آینده بروید پیش‌بینی کنید و بدانید که او به ازدواج و شخصی به نام «همسر» چطور نگاه می‌کند. باخبر شدن از این موضوعات پیچیده آسان نیست اما اگر به شغل خواستگار‌تان نگاه کنید و از اسطوره‌ها کمک بگیرید، کار برایتان کمی آسان‌تر می‌شود.

تاجر است؟



 

خوبی‌اش این است که:

آدم‌هایی که سراغ  حرفه تجارت می‌روند، حسابی با اجتماع درگیر می‌شوند. ساعات طولانی این کار باعث می‌شود که صمیمیتی میان آنها و همکاران‌شان ایجاد شده و دایره روابط اجتماعی‌شان هر روز بزرگ‌تر شود. اگر با یک بازاری ازدواج کنید، دغدغه مالی نخواهید داشت و خوبی این شغل این است که همسرتان هیچ‌وقت کارش گیر نمی‌افتد،‌ چون همیشه آدم‌هایی در کنارش هستند که مشکلاتش را حل کنند. افرادی که چنین شغلی دارند، از حساب، کتاب و اقتصاد سر درمی‌آورند. آنها می‌توانند راهنمای خوبی برای اطرافیان‌شان باشند و در مورد موضوعات شایعی مثل پرداخت مالیات، وام گرفتن و دیگر مسائل مالی به آنها مشاوره دهند. 

بدی‌اش این است که: 


به دلیل ساعات کار طولانی، خسته و فرسوده به خانه می‌رسند و گرچه در بسیاری مواقع اوضاع مالی‌شان روبه راه است اما نوسانات اقتصادی به آنها اضطراب زیادی وارد می‌کند. آنها می‌توانند شرایط مالی خوبی را برای شما فراهم کنند، اما ممکن است مثل مرد‌های دیگر نتوانند زمان زیادی را با شما بگذرانند و شاید مجبور باشند که حتی در روزهای تعطیلی که همه به مسافرت می‌روند، در خدمت شغل‌شان باشند. مردی که شغل آزاد دارد، نمی‌تواند مثل یک کارمند ساعت 6 بعد از ظهر به خانه بیاید و به احتمال زیاد وقتی در کنار شما حضور پیدا می‌کند که فکر و جسمی خسته دارد. 

زئوس؛ فرمانروای بی‌رقیب


مرد بازاری، یک مرد زئوسی است. او در کارش حرفه‌ای است و چنین توانایی‌ای برایش غرور را هم به همراه می‌آورد. چنین مردی همیشه زیردست‌هایی دارد که خرده‌کاری‌هایش را انجام می‌دهند و اصلا هم بعید نیست که در دنیای زندگی مشترک هم به دنبال زیردست بگردد. تفریح برای او جمع شدن در گروه مردانی است که همه صاحب شهرت و قدرت هستند. کم پیش می‌‌آید که یک مرد زئوسی توصیه‌های دیگران را بپذیرد زیرا گمان می‌کند هیچ کس به خوبی او نمی‌تواند دنیا را ببیند.

همسری از جنس زئوس


برای این مرد‌ها قدرت حرف اول را می‌زند و احساس در درجه دوم اهمیت قرار دارد. درست است که مردان زئوسی عاشق قدرت هستند اما بعضی‌هایشان ترجیح می‌دهند زنی فرمانروایشان شود و اختیار‌شان را به دست بگیرد. آنها ترجیح می‌دهند با فردی مثل خود یا بالاتر از خود ازدواج کنند. برای مثال مرد زئوسی‌ای که صاحب یک شرکت است، ترجیح می‌دهد با دختر فردی ازدواج کند که شرکتی بزرگ‌تر در اختیار دارد. به همین دلیل است که در میان برخی بازاری‌ها، ازدواج‌های عاشقانه را کمتر می‌بینیم زیرا آنها ترجیح می‌دهند با چشم باز معیار‌های دختر مقابل‌شان را بسنجند و سنتی ازدواج کنند. در اغلب موارد چنین مردی یک پدرسالار است که هم قدرت را به دست می‌گیرد و هم خودش وظایفی که در قبال خانواده دارد را به خوبی انجام می‌دهد. اگر می‌خواهید با یک زئوسی ازدواج کنید، باید خیلی واقعیت‌ها را بپذیرید و قبول کنید که او مثل خیلی از مرد‌های دیگر شریک تک‌تک لحظات زندگی‌تان نمی‌ماند زیرا چنین مردی بعد از تمام شدن ماه عسل، وقت زیادی برای همسرش ندارد و تازه در میانسالی یادش می‌آید که باید به روابطش عمق بدهد و قدر اطرافیانش را بداند. البته در موارد کمی هم یک زن چنان پیکان عشقش را به قلب او می‌زند که حتی یک زئوسی تا آخر عمر برده‌اش می‌شود.



خبرنگار است؟


خوبی‌اش این است که:


اگر خواستگار شما اهل رسانه و وسایل ارتباط جمعی است، خوشحال باشید. او روحیه‌ای لطیف و درکی خوب از اجتماعی که در آن زندگی می‌کند، دارد. حساس است و به جزئیات توجه می‌کند و در هر جمعی که بنشیند، حرفی برای گفتن دارد. چنین فردی برون‌گراست و نه‌تنها از اینکه دانسته‌هایش را در اختیار دیگران بگذارد، خجالت نمی‌کشد، بلکه از این راه برای جلب نظر آنها هم استفاده می‌کند. او خیلی خوب روی آدم‌های اطرافش تاثیر می‌گذارد و آنها را طرفدار خود می‌کند. زندگی با چنین فردی زیباست زیرا او همیشه راه تازه‌ای برای رفتن پیش رو دارد و هیچ‌وقت تکراری و کسل‌کننده نمی‌شود.


 

بدی‌اش این است که:

ظرف یک چشم بر هم زدن بیکار می‌شود و روی همیشگی بودن درآمدش نمی‌توانید حساب کنید. شغلش پراسترس است و زمان‌بندی کارش می‌تواند زندگی‌تان را به هم بریزد زیرا اگر در کارش حرفه‌ای باشد، احتمالا وقت و بی‌وقت برای رسیدگی کردن به آن از خانه بیرون می‌زند و حتی ممکن است گاهی چند روز تنهایتان بگذارد. اگر به دنبال یک همسر مظلوم و باوقار می‌گردید، او را انتخاب نکنید، چون بیش از حد اجتماعی بودنش ممکن است شما را آزار دهد. گرچه او فردی توانمند است و همیشه راهی برای موفق بودن پیدا می‌کند، اما از این شاخه به آن شاخه پریدنش گاهی شما را آزار خواهد داد.

هرمس؛ خلاق و ماجراجو


مرد هرمسی ذهنی سریع دارد. او ایده‌پردازی موفق است و بدون وقت‌کشی می‌تواند ایده‌هایش را محقق کند. او مدام در حال حرکت است و هرگز نمی‌توانید یکجا بنشانیدش. چنین مردی سخنور خوبی است گرچه خلاقیتش همیشه او را پیش می‌راند اما علایق متنوعش نمی‌گذارد که یک کار را تا آخر انجام دهد و در آن متخصص شود. او دوست ندارد کاری را بر اساس نظر دیگران انجام دهد و ترجیح می‌دهد میانبری را برای رسیدن به هدف و مقصدش پیدا کند. مرد هرمسی مدام در سفر است، سبک و ساده سفر می‌کند و برای آزادی فیزیکی و روانی‌اش ارزش زیادی قائل است. همین حس ماجراجویی است که این مردها را مورد توجه قرار می‌دهد و باعث می‌شود در همان ملاقات‌های اول، زن مقابلش احساس کند که مرد زندگی‌‌اش را پیدا کرده ‌است.

همسری از جنس هرمس


مرد هرمسی اگر بتواند زن رویایی‌اش را پیدا کند، با تمام وجود عاشقش می‌شود و اگر زنی انتظارات غیرواقعی از او نداشته باشد، به خوبی در کنارش زندگی می‌کند. او به دنبال همسری می‌گردد که در نبودش بتواند خانه و زندگی را به شکلی شایسته نگه ‌دارد و همیشه منتظر بازگشت او باقی بماند. البته انتظار نداشته باشید که یک مرد هرمسی جزئیات کارش را با شما در میان بگذارد و از شما همفکری بخواهد چراکه حتی اگر نظر شما را هم بپرسد، در نهایت کار خودش را می‌کند. این مردها دوست دارند با زنانی مستقل ازدواج کنند؛ زنانی که از زندگی و معادلاتش سر درمی‌آورند و دنیا را به شکلی متفاوت از آدم‌های عادی می‌بینند. زندگی با یک مرد هرمسی زیباست اما می‌تواند بعد از مدتی استرس‌زا هم شود. از این شاخه به آن شاخه پریدن این مرد، باعث می‌شود که هیچ‌وقت نتوانید روی ثبات زندگی‌تان حساب کنید و چه از نظر مالی و چه از نظر اجتماعی، همیشه دلتان بلرزد. چنین مردی معمولا در حال زندگی كرده و کمتر از هر چیزی به آینده و عاقبت‌نگری فکر می‌کند.



هنرمند است؟


خوبی‌اش این است که:


لطیف و بااحساس است و پلیدی‌هایی که شاید در آدم‌های دیگر بتوانید پیدا کنید در ذهن و زندگی او جایی ندارد. او به چهره‌اش نقاب نمی‌زند و با آدم‌های دورو هم میانه‌ای ندارد. چنین مردی به دنبال زنی می‌گردد که ارزش واقعی عشق را بداند. اگر با او ازدواج کنید، می‌توانید به حسی که دارد هم مطمئن باشید. حمایت عاطفی این مرد را می‌توانید تا ابد از آن خود کرده و یک زندگی رمانتیک و پر از عشق را در کنارش تجربه کنید. او معمولا فردی متین است که برای آدم‌های دور و برش هم قابل احترام است.


 

بدی‌اش این است که:

زیاد به فکر پول و درآمد نیست و نمی‌تواند زندگی مرفهی را برای شما بسازد. اگر ازدواج‌تان با او با عشق انجام نشود، هیچ امیدی به خوشبختی نمی‌توانید داشته باشید چراکه تنها دلیل دلبستگی او به زندگی مشترک، عشق است. گاهی از اینکه در دنیای واقعی زندگی نمی‌کند و زندگی را با تمام بدی‌هایش نمی‌بیند عصبانی می‌شوید و گاهی از اینکه آنقدر بی‌آلایش است که مورد سوء‌استفاده آدم‌های دور و برش قرار می‌گیرد آسیب می‌بینید. اگر در خانواده‌ای که هنر در آن جایی ندارد زندگی می‌کنید، نباید انتظار صمیمی شدن او با اطرافیان‌تان را داشته باشید زیرا او به داشتن حرف مشترک و بی‌آلایش بودن آدم‌ها اهمیت زیادی می‌دهد.

هادس رؤیایی و عاشق


برای انسانی که دور از اجتماع زندگی می‌کند، آنچه در دنیای بیرون رخ می‌دهد، اهمیتی ندارد و زندگی هادس هم چنین زندگی‌ای است. مرد هادسی از شهرت و ثروت کافی برخوردار نیست و اهمیتی هم به آن نمی‌دهد. او نقابی به چهره ندارد و دوست دارد خودش را همانطور که هست به آدم‌های بیرون نشان دهد. حتی اگر او مزه دنیای بیرون را چشیده باشد و در دوره‌ای از زندگی‌اش غنا را تجربه کرده باشد، باز هم ترجیح می‌دهد که به دنیای درونش بازگردد و قید همه داشته‌هایش را بزند. او فردی قابل اطمینان و مشاوری خوب است. چنین مردی می‌تواند یک همیشه عاشق باشد و معمولا به کارهایی مشغول می‌شود که برایش معنا دارد.

همسری از جنس هادس


انتظار نداشته باشید که یک مرد هادسی مدیرکل یک سازمان بزرگ شود چون نه‌تنها او درهیچ حرفه‌ای استخدام نمی‌شود، بلکه تا پایان عمر کاری معمولی که از آن لذت می‌برد را، حتی با کمترین درآمد انجام می‌دهد. او برای زن‌ها مناسب و خودش هم می‌تواند عشق را به عمیق‌ترین شیوه تجربه کند اما درون‌گرایی بیش از حدش گاهی می‌تواند به تنهایی‌اش تا پایان عمر بینجامد زیرا او تنها با یک عشق دو طرفه تن به ازدواج می‌دهد. خبرهای ورزشی، سیاست و موضوعاتی از این دست برای او زیبایی ندارد. مرد هادسی حتی در شلوغ‌ترین جمع‌ها هم ساکت است و کمتر توجه دیگران را به خود جلب می‌کند. اگر به دنبال یک همسر برون‌گرا هستید که شمع مجالس باشد، هرگز چنین مردی را انتخاب نکنید، چون حتی با اصرار‌های شما هم حاضر نمی‌شود از لاک خودش بیرون بیاید. او نمی‌تواند به‌راحتی با آدم‌ها صمیمی شود و احساسات خودش را بیرون بریزد و تنها اگر همسری ایده‌آل برایش باشید، می‌توانید از راز‌هایش باخبر شوید.



پزشک است؟


آپولو مرد قانون و نظم


مردی که عاشق نظم و قانون است، یک آپولویی است. او میانه‌ای با رفتارهای هیجانی و احساسی ندارد و با قانون، موسیقی و نظم زندگی می‌کند. او معمولا فردی ایده‌آل‌گراست اما محدودیت‌های خود را هم می‌شناسد. یک مرد آپولویی سیمایی قهرمانانه دارد اما هرگز مثل یک قهرمان بی‌محابا عمل نمی‌کند و با احتیاط، از خطر دوری می‌کند. او به‌جای انداختن خود در مهلکه ترجیح می‌دهد فقط تماشاگر باشد. مرد آپولویی کاملا پیشرو و موفق است و می‌تواند روی یک کار تمرکز کند و با موفقیت آن را به اتمام برساند. به همین دلیل است که چنین مردی می‌تواند رهبر سازمانی موفقی باشد. او هدفمند است و ترجیح می‌دهد به رشته‌های حقوق و پزشکی وارد شود. مردی با روحیه آپولویی در سازمان‌های بزرگ مشغول کار می‌شود و حتی می‌تواند با وجود روابط دوستانه‌ای که با دیگران دارد، رقابت‌جو باشد. 


 

خوبی‌اش این است که:

احتمالا درآمد خوبی دارد و به‌دلیل مهارتی که دارد، می‌تواند در زندگی شخصی هم از شما محافظت کند و به فکر سلامت‌تان باشد. حضور چنین فردی در خانه، می‌تواند شما را با گروه زیادی از آدم‌ها در شغل‌ها و جایگاه‌های مختلف پیوند بزند و نگذارد که مشکلات‌تان حل نشده باقی بماند. معمولا به نشانه‌ها و جزئیات توجه زیادی نشان می‌دهد و دقت و صبوری‌اش هم زیاد است. اگر با چنین مردی زندگی می‌کنید، می‌توانید مدیریت برنامه‌های خانواده را بر عهده‌اش بگذارید و نگران چیزی نباشید.

بدی‌اش این است که:


مدام درگیر کار یا مطالعه است و از آنجا که بیشتر با درد‌ها و غصه‌های آدم‌ها درگیر است، فکرش مشغول می‌شود؛ اما لذت یک درمان موفق، می‌تواند احساس غرور‌ش را بیشتر کند. اگر با چنین مردی ازدواج می‌کنید، انتظار نداشته باشید که پابه‌پایتان مسئولیت‌های خانه و خانه‌داری را برعهده بگیرد چراکه او بیشتر شریک شما در برنامه‌ریزی و امور مالی‌ است. در کنار او  خودتان را فراموش نکنید چراکه میانه‌ای با زنان وابسته و ناتوان ندارد و این موضوع می‌تواند به شکست زندگی شما بینجامد.



وکیل است؟ 


همسری از جنس آپولو


چنین مردانی معمولا جذب زن‌های مستقل، با لیاقت و زیبا می‌شوند و در محیط کار هم ترجیح می‌دهند با چنین افرادی  همکار باشند. سرگرمی آنها بازی‌های رقابتی است و در اوقات فراغت‌شان هم دوست دارند با شما مسابقه دهند. مرد آپولویی به هنر و موسیقی اهمیت می‌دهد اما معمولا درگیر عشق نمی‌شود و در رابطه با همسرش، چندان احساسی رفتار نمی‌کند. در مقابل او مراقب رفتار‌هایتان باشید و کاری نکنید که نتواند تا پایان عمر آن را فراموش کند چراکه کینه و انتقام‌جویی رفتار‌هایی است که می‌تواند در وجودش پنهان شده باشد. با تمام این اوصاف، ازدواج برای او مثل وارد شدن به دانشگاه و شروع یک کار جدید است که با جدیت و برنامه‌ریزی آن را ادامه می‌دهد. این مردها به دنبال این هستند که جفتی مناسب و هماهنگ با خود پیدا کنند اما دوام ازدواج آنها، کاملا به همسرش بستگی دارد.


 

خوبی‌اش این است که:

 معمولا افراد منظمی هستند و اغلب پایگاه اجتماعی شایسته و درآمد خوبی هم دارند. این آدم‌ها معمولا در میان فامیل و دوستان محبوب هستند چون می‌توانند آنها را در مورد مسائل رایج زندگی راهنمایی کرده و در لحظات سخت زندگی‌شان، مشکلات را برایشان حل یا کمرنگ کنند. آنها آدم‌های سخت‌کوشی هستند و معمولا روانشناسان خوبی هم به‌شمار می‌آیند چون هم می‌توانند دل مراجعان‌شان را راضی کنند و هم در مقابل قانونمداران به تاثیرگذارترین شکل حرف‌هایشان را بیان کنند.

بدی‌اش این است که:


شغل آنها یکی از خطرناک‌ترین شغل‌هاست و نه‌تنها پر از اضطراب و هراس است بلكه می‌تواند صاحبش را هم در معرض تهدید‌های جدی قرار دهد. او یا از نظر ذهنی و عاطفی درگیر مشکل موکلش می‌شود و به خاطرش عذاب می‌کشد یا به دلیل بن‌بست‌هایی که در مراحل انجام کار با آنها روبه‌رو می‌شود، مدام تحت فشار و استرس است. اگر او دفتر وکالت دارد،‌ نباید انتظار آوردن یک پول ثابت ماهانه به خانه را داشته باشید چراکه پول‌های کلان را در فاصله‌های زمانی طولانی کسب می‌کند.



موضوعات مرتبط: مطالب جالب ، خانواده وازدواج ، ،

برچسب‌ها:
[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 16:8 ] [ mohamad ]
[ ]

13 نکته مهم در مورد قرار اول

 http://mahfeledostan.loxblog.com/

همیشه اولین برخورد با یک خواستگار تعیین‌کننده‌تریــن تصویر را در ذهن می‌نشاند. اولین برخورد است که نوع شخصیت طرف مقابل را نشان می‌دهد و حتی می‌تواند تعیین کند که رابطه‌ای ادامه پیدا کند یا نه. فرض کنید که آقایی از شما به عنوان یک خانم جوان خواستگاری کرده و قرار است با یکدیگر برای یک جلسه صحبت کنید، احتمالا برای این جلسه اضطراب زیادی خواهید داشت و حتی شاید گیج شوید که چه بگویید و چه نگویید؛ به شما نمی‌گوییم آرامش خود را حفظ کنید چون این جلسه اصلا مهم نیست. نمی‌خواهیم گول‌تان بزنیم، ترجیح می‌دهیم به شما بگوییم که چطور رفتار کنید و چه اشتباهاتی را مرتکب نشوید، به هر صورت این دیداری است که نمی‌توان آن را جدی نگرفت، زیرا ممکن است در زندگی شما نقشی تعیین‌کننده داشته ‌باشد.


 

1. گذشته ممنوع

شما قرار است آینده را با خواستگارتان بسازید و به همین دلیل باید بیشتر درباره برنامه‌‌‌های آتی خود صحبت کنید؛ اینکه چه اشتباهاتی کرده‌اید، چه خواستگارانی داشته‌اید، چه بر سر زندگی‌تان آمده‌ و... نباید در جلسه اول گفته شود زیرا جلسه اول آشنایی، وقت تاریخچه گفتن نیست. در جلسات بعدی می‌توانید کمی به گذشته بروید و هم از گذشته خودتان حرف بزنید و هم از گذشته او باخبر شوید ولی فعلا باید بفهمید چقدر با برنامه‌های آینده‌تان به هم می‌خورید.

2. دیر نکنید


به طور متوسط 30 درصد مردان و 50 درصد زنان سعی می‌کنند در جلسه اول دیدار کمی دیر به قرار برسند تا به طرف مقابل نشان دهند خیلی هم اشتیاق ندارند اما باید بدانید دیر کردن سر قرار، اولین اشتباهی است که می‌توانید مرتکب شوید؛ بسیاری از خانم‌ها گمان می‌کنند که دیر کردن برای جلسه اول یک رسم رایج خانم‌هاست اما باید بدانید که درحقیقت اینگونه نیست؛ وقتی سر قرار دیر می‌رسید، اولین پیامی که به خواستگارتان منتقل می‌کنید این است که چندان برایتان ارزش ندارد تا بخواهید سروقت به قرار برسید.

3. تنها نباید گوینده باشید


زندگی زناشویی وقتی می‌تواند موفق باشد که دو طرف بتوانند به راحتی با هم حرف بزنند و حرف یکدیگر را بفهمند. وقتی در جلسه اول فقط بخواهید خودتان حرف بزنید این فکر را در طرف مقابل به وجود می‌آورید که شنونده خوبی نیستید؛ در همان جلسه اول اجازه بدهید طرفتان هم فرصت حرف زدن داشته باشد. باید بدانید که لازم نیست همه اطلاعات مربوط به زندگی، شغل، تحصیلات و خانواده‌تان را پشت‌سر هم و یک‌نفس بیان کنید؛ کمی صبور باشید؛ اگر از یکدیگر خوشتان بیاید در جلسات بعدی فرصت این حرف‌ها پیش می‌آید.

4. پول را فراموش کنید


درست است که مسائل مالی نقش مهمی در زندگی زناشویی دارد ولی به طور حتم در درجه اول اولویت نیست. چیزهای بااهمیت‌تری وجود دارد که آنها را هنگام انتخاب همسر در اولویت قرار دهید؛ به همین دلیل در جلسه اول دیدار با خواستگارتان هم خیلی سراغ مادیات نروید، لازم نیست در همان جلسه اول شروع به خط و نشان کشیدن و بیان انتظارات مالی‌تان کنید. چون او را به این نتیجه می‌رسانید که خیلی فرد مادی‌ای هستید و اولویت اول زندگی‌تان پول است؛ نگذارید او حس کند در حال چشم‌وهم‌چشمی هستید. درباره مسائل مالی می‌توانید با کمک بزرگ‌ترها به توافق برسید.

 

5. زیاد صمیمی نشوید

در جلسه اول آشنایی دو طرف فقط یکدیگر را ارزیابی می‌کنند تا ببینند آیا به هم می‌‌آیند که بخواهند رابطه را ادامه دهند یا نه؛ به همین دلیل توصیه می‌کنیم حتما حریم‌تان را حفظ کنید و حتی اگر در همان نگاه اول او را پسندیدید و احساس کردید همسر موفقی برای شما خواهد شد، ذوق‌زده رفتار نکنید. بگذارید رابطه‌تان روند طبیعی خود را طی کند و کم‌کم جلو برود تا رسمیت پیدا کند. در نزدیک کردن رابطه عجله نکنید.

6. خود را بی‌خیال نشان ندهید


بعضی‌ها هستند که گمان می‌کنند باید در جلسه اول خود را بی‌خیال جلوه دهند تا عزت نفس‌شان را حفظ کنند. همه آدم‌ها به طریقی از رد شدن می‌ترسند. وقتی تظاهر می‌کنید اصلا درگیر نیستید، باعث می‌شود احساس امنیت کنید اما ممکن است از نظر طرف مقابل کناره‌‌گیر و بی‌خیال باشید و همین او را دلسرد ‌کند. اشکالی ندارد که بهترین شکل و شخصیت خودتان را به طرف مقابل نشان دهید و کمی محتاط باشید اما باید جرات داشته و خود واقعی‌تان را به طرف مقابل نشان دهید.

7. اول سؤال بعد جواب


وقتی یک نفر از شما خواستگاری می‌کند احتمالا از قبل درباره خانواده‌تان کمی تحقیق کرده است. در واقع خواستگار شما و خانواده‌اش، موقعیت‌تان را می‌دانند. اگر هم از قبل چیزی درباره شما ندانند، با ورود به خانه‌تان می‌توانند نقاط قوت خانواده شما را درک کنند؛ بنابراین روی دارایی‌هایتان، اصل و نسب و جایگاه‌تان بیش از حد تاکید نکنید. فقط در حد معرفی بگویید و بقیه موارد را به سؤال پرسیدن او واگذار کنید.

8. شکسته‌نفسی نکنید


جلسه اول، فرصتی برای بیشتر آشنا شدن است؛ بنابراین از خودتان و چارچوب‌های زندگی‌تان بگویید. نمی‌گوییم فخرفروشی کنید ولی تواضع بیش از اندازه هم به خرج ندهید زیرا او شما را نمی‌شناسد و نمی‌فهمد که این گفته‌ها ناشی از فروتنی شماست نه عدم موفقیت‌تان در زندگی. به اندازه کافی از موفقیت‌ها و برنامه‌های آینده‌تان بگویید اما مختصر و کلی. وقت برای صحبت درباره جزئیات زیاد است؛ آن را به جلسات بعد موکول کنید.

9. عروس نشوید


همین‌طور که هستید باشید؛ یعنی به هیچ وجه بیش از اندازه آرایش نکنید و دنبال لباس‌های خاص و عجیب هم نباشید. درست است كه دوست دارید زیبایی و برازندگی خود را نشان دهید اما قرار نیست مثل یک عروس آرایش کنید و لباس بپوشید! سادگی این حسن را دارد که واقعیت شما را نشان می‌دهد و علاوه بر اینها با سلیقه هیچ‌کس هم ناسازگار نیست و خواستگارتان هر سلیقه‌ای داشته‌ باشد، به نظرش شما نامتناسب جلوه نخواهید کرد.

10. محل ملاقات را خانواده تعیین کند


اگر در جلسه خواستگاری قرار شد یکدیگر را خارج از خانه هم ملاقات کنید، ترجیحا تعیین محل ملاقات را به خانواده‌ها بسپارید. در غیر این صورت سعی کنید شما تعیین‌کننده باشید و تا حد ممکن محل این قرار در اطراف خانه شما، محل کار یا دانشگاه‌تان نباشد تا در صورت به هم خوردن نامزدی و آشنایی، نگران قضاوت اطرافیان نباشید.


 

11. به موبایل جواب ندهید

در قرار اول یک تصویر کلی از شما در ذهن طرف مقابل خواهد نشست؛ تصویری که می‌تواند تعیین‌کننده باشد. وقتی او در حال صحبت است اگر شما به دلیل جواب دادن به گوشی همراه‌تان حرف‌هایش را قطع کنید.گمان می‌کند شما آدمی هستید که نمی‌توانید بین مسائل مهم و خانوادگی و مسائل جزئی  تمایز قائل شوید و در كل خیلی فرد منضبطی نیستید؛ پس حتی اگر جراح قلب هم هستید تلفن‌تان را در این جلسه مهم خاموش کنید.

13. کودک درونتان را مهار کنید


بعضی از دخترها هستند که با دوستانشان با لحنی کودکانه صحبت می‌کنند و در واقع این طرز حرف زدن برایشان نوعی شوخی است؛ توصیه می‌کنیم در اولین جلسه با خواستگارتان همانند یک خانم جوان کاملا باوقار صحبت کنید و واژه‌ای كودكانه را به کار نبرید. لازم نیست در همان جلسه اول آنقدر با خواستگارتان خودمانی شوید که همانند جمع‌های دوستانه‌تان رفتار کنید. البته این بدان معنا هم نیست که آنقدر رسمی صحبت کنید که طرف مقابل را بترسانید؛ به طوری كه دیگر نتواند حرف‌هایش را به راحتی با شما مطرح کند.

13. مدام سؤال نپرسید


اشتباه دیگری که بسیاری از خانم‌ها مرتکب می‌شوند، پرسیدن سؤال شخصی و البته بسیار زیاد است؛ سؤالاتی چون «شما تا به حال چند بار خواستگاری رفته‌اید؟» یا «آیا تا به حال شکست عشقی خورده‌اید؟» یا... درست است که شما می‌‌خواهید او را بیشتر بشناسید ولی قرار نیست در همان جلسه اول درباره تمام جزئیات زندگی او بدانید؛ خودتان را جای او بگذارید؛ اگر فرد ناآشنا ناگهان چنین سؤال‌هایی را از شما بپرسد، چه جوابی می‌دهید؟ پس اجازه دهید در جلسه اول او هم راحت باشد.

منبع:مجله ایده آل



موضوعات مرتبط: مطالب جالب ، خانواده وازدواج ، دانستنیها ، ،

برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:41 ] [ mohamad ]
[ ]

کار هایی که دوره نامزدی حتما باید انجام دهید

 دوران نامزدی دوران شروع احساس مسئولیت است. اگر به تازگی نامزد کرده اید حتما متوجه شکل گرفتن این احساس درون خود شده اید. دوران نامزدی یکی از زیباترین و رمانتیک ترین مقاطع زندگی شما خواهد بود اگر به درستی از آن استفاده کنید.


کارهای زیادی در دوران نامزدی باید انجام بدهید. برخی از این امور اولویت بیشتری دارند و می بایست توجه بیشتری به آنها داشته باشید. در اینجا پنج کار مهم که باید در دوران نامزدی انجام بدهید را ذکر می کنیم:
۱ - نامزدتان را به همه معرفی کنید
بگذارید همه نامزد شما را بشناسند و نامزد شما نیز با خلق و خوی خویشاوندان و نزدیکان شما آشنا شود. رفت و آمد با افراد فامیل و نزدیکان، شرکت در مهمانی های فامیلی و… فرصت خوبی برای معرفی و آشنایی بیشتر است. در شبکه های اجتماعی هم نامزدی خود را اعلام کنید. با این کار از طرفی یخ روابط بین نامزد شما و اطرافیانتان زود تر باز می شود و از سوی دیگر کمک می کند که نامزد شما احساس راحتی بیشتری با شما و نزدیکانتان کند و این به نفع همه است.
۲ – برای باهم بودن وقت بگذارید
 یکی از ریشه های اختلافات در دوران نامزدی، دور بودن عروس و داماد از یکدیگر است. اجازه ندهید دغدغه هایی که برای برگزاری جشن عروسی خود دارید، فرصت با هم بودن را از شما بگیرد. سعی کنید وقت بیشتری را با یکدیگر بگذرانید. با همسرتان به گردش بروید، سینما، رستوران و… را در برنامه های هفتگی خود جای بدهید و از کنار هم بودن لذت ببرید. حتی زمانی که کنار یکدیگر نیستید به هم تلفن کنید و وقتی را برای صحبت کردن با هم اختصاص دهید. فراموش نکنید که ازدواج یک مسئولیت تمام وقت است. پس اگر وقت کافی برای با هم بودن ندارید، بهتر است اصلا ازدواج نکنید!
۳ - زمان عروسی را تعیین کنید
مدت دوران نامزدی به عوامل زیادی از جمله : فرهنگ و آداب و رسوم خانواده ها، وضعیت اقتصادی عروس و داماد، میزان آشنایی عروس و داماد با یکدیگر و… بستگی دارد. اگر تصمیم دارید ظرف کمتر از یک سال عروسی کنید، سعی کنید ماه عروسی خود را و حتی الامکان روز عروسی را تعیین کنید. این تاریخ خیلی مهم است و تمام برنامه ریزی های شما به این تاریخ بستگی دارد. اگر هم فعلا به این زودی نمی خواهید عروسی کنید، بهتر است مشخص کنید که چند سال می خواهید نامزد بمانید: یک سال؟ دو سال؟ یا بیشتر؟ این هدف گذاری به نوعی شما را از بلاتکلیفی خارج می کند.
۴ – بودجه و هزینه عروسی را مشخص کنید
برای اینکه تصمیمات و برنامه ریزی های شما واقع بینانه تر باشد می بایست بودجه ای که برای عروسی خود در نظر گرفته اید را مشخص کنید. این موضوع خیلی مهمی است که همه تصمیمات و انتظارات عروس و داماد و خانواده ها را تحت الشعاع خود قرار می دهد. بودجه برای رویاهای شما حد و مرز مشخصی را ترسیم می کند و به آن شکل واقعی تری می دهد.
۵ – شروع به پس انداز کنید
خرج و مخارج اضافه را حذف کنید و سعی کنید در هزینه های شخصی خود صرفه جویی کنید. یک حساب بانکی مجزا باز کنید و شروع به پس انداز پولهایتان کنید. یا اینکه پس انداز خود را به صورت کالاهای سرمایه ای مثل : سکه، طلا، ارز و… در آورده و نگهداری نمایید. به هر حال باید دور اندیش باشید و از هم اکنون به فکر مخارج و هزینه های عروسی خود باشید.


موضوعات مرتبط: خانواده وازدواج ، ،

برچسب‌ها:
[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ] [ 19:24 ] [ mohamad ]
[ ]

از این اشتباهات مهم در دوران نامزدیتان دوری کنید !

 

اصل مهم در دوران نامزدی، شناخت دو طرف از یکدیگر است. این شناخت باید در پایان دوره به شناخت کاملی از شخصیت طرف مقابل تبدیل شود و به گونه ای که جنبه های مختلف زندگی دختر و پسر برای یکدیگر آشکار شود. بر این اساس رابطه ادامه یابد.
هر دو طرف باید شناخت از یکدیگر را مقدم بر هر مساله دیگری بدانند اما گاهی با تصمیمات عجولانه و احساسی این شناخت منجر به یک رابطه درست نمیشود.
 



موضوعات مرتبط: روانشناسی ، خانواده وازدواج ، ،

برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, ] [ 10:59 ] [ mohamad ]
[ ]

زبان عشق همسرتان را بیاموزید !

چند سال است كه ازدواج كرده‌اید؟آ​یا تازه نامزد كرده‌اید و قرار است بزودی بروید زیر یك سقف؟ یا بچه‌ها بزرگ شده رفته‌اند و دوباره با همسرتان تنها شده‌اید؟ فرقی نمی‌كند، چون در هر صورت همه شما دوست دارید قلب همسرتان را برای همیشه تسخیر كنید. داشتن یك رابطه خوب و صمیمانه، درك متقابل و گذراندن لحظات شاد و پرهیجان در كنار شریك زندگی بسیار مطبوع و دوست‌داشتنی است، اما برای ایجاد یك دوست داشتن ماندگار باید راه‌های آن را دانست.

امروز می‌خواهیم با یك توصیه كاربردی تغییر در روابطتان را متوجه شوید و زبان عشق همسرتان را پیدا كنید. چطور می‌توان با كسی​ زیر یك سقف رفت و با وجود این همه تفاوت در روان‌شناسی، خلقیات، فرهنگ، تربیت و... به او نزدیك شد و با او به تفاهم رسید؟

جواب این پرسش ساده است؛ با شناخت. هر كس عشق واقعی را بر یك مبنا می‌سنجد. خانمی ممكن است شنیدن جملات عاشقانه، گرفتن گل و كارهایی از این دست را مبنای یك عشق واقعی همسرش بداند و آقایی ممكن است همراهی همسرش در مشكلات و برخورد خوب او با خانواده‌اش را نشانه دوست داشتن واقعی بداند.

حالا با این تفاوت در زبان ابراز علاقه چه می‌كنید؟ اگر هر كدام به زبان خود به ابراز عشق بپردازید، سال‌ها می‌گذرد و می‌بینید در عین تلاش برای داشتن یك زندگی عاشقانه، هر روز از هم دورتر شده‌اید، مثل دو نفر كه یكی به زبان انگلیسی و یكی به زبان فرانسه بخواهند با هم بر سر موضوع مشتركی به تفاهم برسند. باور كنید دنیای شما و همسرتان همین قدر با هم متفاوت است و اگر فرهنگ لغت زبان هم را نداشته باشید، نمی‌توانید عمیق‌ترین ابراز علاقه‌ها را ترجمه كنید.

این كار دشوار نیست و وقت زیادی هم نمی‌گیرد، كافی است از همسرتان بخواهید به خاطر بیاورد چه موقعی احساس كرده​ شما واقعا دوستش دارید، در حال انجام چه كاری بودید، چه جمله‌ای را گفته‌اید و دقیقا چه اتفاقی رخ داده است؟

از همسرتان بخواهید به شما بگوید مهم‌ترین عاملی كه باعث چنین احساسی در او شده را پیدا كند و مهم‌تر از آن بدون خجالت برایتان بیان كند. شما نیز تمام این پرسش​ها را پاسخ دهید و به همسرتان بگویید تحت كدام شرایط توانسته احساس عشق و علاقه را در شما بیدار كند.

همین بروشور ساده می‌تواند به هر دوی شما كمك كند تا هرگاه خواستید به طرف مقابل ابراز علاقه كنید، با زبان او این كار را انجام دهید. نگذارید خواسته‌های شما و همسرتان مثل یك راز باقی بماند. شما محرم راز هم هستید، پس هر آنچه می‌خواهد دل تنگتان بگویید، اما به شرطی كه هر آنچه می‌خواهد دل تنگ همسرتان را هم بشنوید.با این كار معجزه‌ای در زندگی شما رخ می‌دهد؛ باور ندارید؟ آزمایش كنید، ضرر نخواهید كرد.
منبع : salamatnews.com



موضوعات مرتبط: مطالب جالب ، خانواده وازدواج ، ،

برچسب‌ها:
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, ] [ 13:54 ] [ mohamad ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد